دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کمی دیرتر» ثبت شده است

طبقه‌ی زیرین خانه‌ی ما که حالا از کتاب‌های مختلف پرشده، برای خودش برکتی دارد.تصویر کتاب کمی دیرتر

معمولا اوقات بیکاری را در همان‌جا و لمیده روی یکی از مبل‌های بازمانده از دوران حج پیشین والدین، و در حال مطالعه به‌سر می‌برم.

امسال، هم‌اتاقی‌های عزیزم، علی و حسین، کتابی به من هدیه دادند که تا چند روز پیش فرصت خواندنش دست نداده‌بود.

ماجرا از آن قرار است که نویسنده در مجلسی از مجالس اهل‌بیت حضور دارد و همه ندای "آقا بیا!" سرداده‌اند. اما آن وسط کسی سازمخالف می‌زند:"آقا نیا!"

اوضاع مجلس به هم می‌ریزد و هرکس حرفی می‌زند. نویسنده موقع رفتن کاغذی را که رویش شماره تلفن و آدرسش را نوشته بوده، داخل جیب آن جوان می‌گذارد تا شاید به سراغش برود و سر از سر ماجرا دربیاورد. از اتفاق آن جوان هم سراغش می‌رود و لحظات بسیار خوبی را باهم تجربه‌ می‌کنند.