دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب‌خوانی» ثبت شده است

بیوتنِ قطع الوتین

بی‌وتنِ رضای امیرخانی، کتابی بود که خیلی خوب منِ خواننده را گرفت. ارمیا شخصی است که از میدان رزم جنگ می‌رسد به میدان‌های نیویورک، آسمان‌خراش‌های سربه‌آسمان نهاده و دیسکو ریسکو! نفهمیدم ارمیا را عشق آن دختر آرشیتکت کشید به قلب آمریکا یا دست روزگاری که برایش قطع الوتین را رقم‌زده بود.

هرچه بود بعد از خواندن‌ کتاب‌های یکی از یکی مزخرف‌تر مثلاً علمی به زبان‌اصلی یا ترجمه‌ شده‌های بیخود؛ خواندن کتابی ایرانی از نویسنده‌ای ایرانی که با لب‌های ذهن آدم بازی می‌کند، آن‌هم در ایامی که نه دغدغه کار بود و نه دغدغه درس، خیلی چسبید. ارمیا احتمالاً جزء کتاب‌هایی باشد که بیش از یک‌بار بخوانمشان و بیش از یک‌بار ازشان لذت ببرم. شکی نیست رضا امیرخانی شخصیتی باهوش با ذهنی قوی و نظام‌مند است. بیوتن تشویقم کرد آن کتاب‌هایی از آقا رضای امیرخانی را که نخوانده‌ام، بخوانم؛ با لذت و حوصله هم بخوانم.

ترجیح می‌دهم فعلاً بیشتر حرف نزنم و فقط 6 بخش از کتاب را برای شما نقل کنم:

برای من نام کتاب ارمیاست، همانی که امیرخانی بهش گفت بیوتن؛ اگر دیدید گفتم کتاب ارمیا، یعنی همین‌!!

لینک‌هایی مربوط به کتاب بعد از عکس‌ها درج کردم. ادامه مطلب را ببینید.

کتاب حرف جدیدی برای گفتن ندارد. همان دردهای اجتماعی دور و بر خودمان را با قلمی روان‌تر از آن‌چه در سایت‌ها و وبلاگ‌ها ریخته،خبرنگار بدون رمز نوشته است.

31 درد اجتماعی مختلف که از قلم حجه‌الاسلام و المسلیمن محمدرضا زائری دارند برآمده.

به نظر من اگر می‌خواهید به آن‌چه منظور نویسنده از نوشتن این کتاب است برسید که چیزی جز تفکر بیشتر در مسائل و انجام وظیفه‌ی‌مان به بهترین شکل نیست،‌کتاب را یکباره نخوانید. هر روز یک یا دو موضوع را که بیش از 4  5 صفحه هم نمی‌شود مطالعه کنید؛ وگرنه به همان دردی که نویسنده در "همه اولش از خون می‌ترسند!" دچار می‌شوید.

از جمله‌ کتاب‌هایی که از نمایشگاه کتاب 94 خریدم.

شما ابزار نیستید.

در معرفی این ترجمه آمده است:

این ترجمه شامل مقدمه و بخش اول کتاب (شما ابزار نیستید، You Are not a Gadget) نوشته جرن لنیر(Jaron Lanier)  است. در این بخش از کتاب، لنیر با نگاهی انتقادی به فنّاوری مدرن، اشاره می‌کند که چگونه رشد اینترنت، فردگرایی و خلاقیت را در معرض  تهدید قرار می‌دهد، چراکه سرویس‌های اینترنتی که برای گروه وسیعی از انسان‌های ناشناس طراحی‌شده، ذهنیت بسته‌ای را جایگزین خرد فردی می‌کند و دسترسی گسترده به رسانه‌ها بیشتر فرهنگ وابستگی را در میان مردم ترویج می‌کند تافرهنگ نوآوری. به‌طورکلی، لنیر استدلال می‌کند که معنای کلی فردیت در حال تغییر است. وی معتقد است ارزش‌های اساسی همچون دموکراسی و آزادی به دلیل آنکه حقوق افراد و شأن انسانی را ارج می‌نهند، باارزش هستند. به باور لنیر، فرهنگ اینترنتی باید در یک تحول اساسی، به یک اخلاق جدید تبدیل شود که در آن انسان‌گرایی دیجیتال حاکم است.


مطالعه‌ی این فایل 24صفحه‌ای آورده‌ی خاصی برای شما نخواهد داشت. ترجمه‌ی این متن اصلا مطلوب نیست و شاید از صفحه‌ی 4 و 5 به بعد را مثل من سریع بخوانید و بگذرید. خلاصه این که توصیه‌ای برای مطالعه این نوشته ندارم. صرفا برای این که بعد از چند کتاب چاپی، اولین مطالعه الکترونیکی بود، در این قسمت قرار دادم.

دریافت
حجم: 758 کیلوبایت

در نمایشگاه کتاب امثال بنابر فضایی که فعلا علاقه و دغدغه من است، کتاب‌هایی در زمینه فضای مجازی،‌فناوری اطلاعات، زندگی مجازی و این چنین مفاهیمی تهیه کردم. یکی از غرفه‌هایی که کتاب‌های نسبتا جالبی در این زمینه‌ها منتشر کرده بود،‌ انتشارات مرکز شهید صیاد ارتش بود. برای مثال به همین کتاب (امنیت در فناوری اطلاعات) و (بهره‌برداری اطلاعاتی از اینترنت) می‌توانم اشاره کنم.


و کتاب امنیت در فناوری اطلاعات اثر آقای موسی شفیعی:
از کتاب ۸۴صفحه‌ای انتشارات ارتش، انتظارم بسیار بیشتر از این بود.سه فصل اول کتاب به بیان مباحثی گذشت که به نظرم برای طیف‌های مختلفی که می‌توانند مخاطب این کتاب باشند، بیانش لازم نیست. از آشنایی با رایانه(!)‌تا آشنایی با مفاهیم داده، چیزی که بیش از ۳۰ صفحه کتاب را اشغال کرده است.در ۳ فصل بعدی هم مطالب خوبی در مورد سامانه‌های اطلاعاتی و حفاظت و امنیت اطلاعات رایانه‌ای مطرح شده است. به نظر می‌رسد امکان طرح در کمتر از ۳۰ صفحه هم وجود دارد و نیاز به شرح و بسطی ۵۰ صفحه‌ای نیست.
این کتاب به قدری برایم کسل‌کننده شد که مطالعه(یا بهتر است بگویم تورقش)،‌۳۰ دقیقه بیشتر طول نکشید.تصویر جلد کتاب امنیت در فناوری اطلاعات
در آخر،‌اگر از مطالب ساده‌ی ابتدای کتاب و برخی شرح‌های نابجای سه فصل آخر اگر بگذریم،‌ لابلای متن کلیدواژه و سرنخ‌های خوبی دستگیر مطالعه‌کننده می‌شود. اگر این کتاب را مطالعه کردید،‌حتما کاغذ و قلمی دم دست داشته باشید و مفاهیم جدید را که مطرح شده است یادداشت و بیشتر و حتما از منابع‌ معتبر‌تر درباره‌شان تحقیق و مطالعه کنید.
پ.ن: کم‌کم بیشتر در مورد کتاب‌هایی که این ایام مطالعه کرده‌ام و می‌کنم،‌خواهم نوشت.

کتاب گلبرگ‌های زندگی، جلد اولجلد کتاب گلبرگ‌های زندگی جلد 1

مشخصات کتاب:

گلبرگ زندگی، مجموعه‌ی گفتگوی تلویزیونی ازدواج در شبکه سه سیما
دهنوی،حسین / نشر خادم الرضا/ شابک: 97896425904
(کتاب جعبه اطلاعات کتاب‌شناختی ندارد. طبعاً شماره کتاب‌شناسی ملی و فیپا هم ندارد. احتمالاً از جمله کتاب‌های منتشرشده به سبک هیئتی است!)

صدای حسین دهنوی برای من صدای آشنایی است. ظهرهای پنجشنبه روزهایی که خانه بودم و بحث‌هایش راجع به ازدواج که تا همین چند سال برایم بسیار بیگانه می‌نمود. اما الآن نشسته‌ام پای حرفش و یک جلدش را خوانده‌ام. آدم دانایی به نظر می‌رسد. اقلش این است که در آثار غربیان هم سیری داشته است.

خواندن کتاب، یک روز و نیم تفریحی بیشتر به طول نینجامید. آن هم روز چهارشنبه و پنجشنبه منتهی به آزمون میان ترم قواعد عربی 4! کتاب 235 صفحه است و اکثر مطالب هم مفید به نظر می‌رسد.

از سخن ناشر و اینها که بگذریم، بحث ضرورت ازدواج را نسبتاً خوب بازکرده است. بحث انگیزه‌های ازدواج جا دارد که بازتر بشود، چرا که بسیاری از جوانان قدرت خروج از این مرحله را ندارند. بهتر است یک چرخه‌ی مفروضی طراحی شود که من جوان بتوانم پس از طی مراحل آن چرخه به این نتیجه برسم که آمادگی ازدواج را دارم یا نه!البته نه دقیق و قطعی، حدودی و راهنما.

ولایت فقیه یا نامه‌ای از امام موسوی کاشف‌الغطاء یا حکومت اسلامی،مجموعه‌ای از ۱۳ درس‌گفتار امام خمینی(ره) در حوزه علمیه نجف در مبحث ولایت فقیه  است که در بهمن ۱۳۴۸ ایراد شده‌اند. این کتاب در سال ۱۳۴۹ برای نخستین بار در بیروت چاپ و به ایران فرستاده شد و در سال ۱۳۵۶ با ضمیمه سخنرانی دیگری به نام «جهاد اکبر» به طور رسمی در ایران چاپ و پس از آن نیز بارها تجدید چاپ شد.

بعد از غیبت امام عصر (عج) اصل ولایت فقیه اجمالا مورد اتفاق همه فقهای شیعه بوده‌است که در قرون اخیر بعضی از فقها به ولایت مطلقه فقیه قائل شدند که امام خمینی (ره) از جمله آنهاست. ایشان معتقد بودند اقامه‌ی حکومت الهی بعد از پیامبر و امام معصوم بر عهده‌ی فقهاست .
امام با استناد به متون روایی و ادله ی مستحکم عقلانی، ثابت کرد که ولایت مطلقه فقیه همان ولایت ائمه است .

 ایشان موضوع حکومت اسلامی را در سال های قبل از ۱۳۴۱ در جوانی خویش مطرح کرده بودند و همچنین در سال ۱۳۴۳ در سخرانی خود علیه کاپیتالاسیون نیز اشاره ضمنی به این موضوع داشتند.

 امام خمینی (ره) بعد از تبعید به عراق از فرصت پیش آمده استفاده کرده و مباحث مربوط به موضوع ولایت فقیه را در سال چهارم تبعید شروع کردند. بحث ولایت فقیه در  تاریخ ۱ بهمن ۱۳۴۸ تا ۲۰ بهمن ۱۳۴۸ در طی سیزده جلسه در کلاس درس ایشان پیگیری شد.

ادامه نوشته و دانلود کتاب در ادامه مطلب

طبقه‌ی زیرین خانه‌ی ما که حالا از کتاب‌های مختلف پرشده، برای خودش برکتی دارد.تصویر کتاب کمی دیرتر

معمولا اوقات بیکاری را در همان‌جا و لمیده روی یکی از مبل‌های بازمانده از دوران حج پیشین والدین، و در حال مطالعه به‌سر می‌برم.

امسال، هم‌اتاقی‌های عزیزم، علی و حسین، کتابی به من هدیه دادند که تا چند روز پیش فرصت خواندنش دست نداده‌بود.

ماجرا از آن قرار است که نویسنده در مجلسی از مجالس اهل‌بیت حضور دارد و همه ندای "آقا بیا!" سرداده‌اند. اما آن وسط کسی سازمخالف می‌زند:"آقا نیا!"

اوضاع مجلس به هم می‌ریزد و هرکس حرفی می‌زند. نویسنده موقع رفتن کاغذی را که رویش شماره تلفن و آدرسش را نوشته بوده، داخل جیب آن جوان می‌گذارد تا شاید به سراغش برود و سر از سر ماجرا دربیاورد. از اتفاق آن جوان هم سراغش می‌رود و لحظات بسیار خوبی را باهم تجربه‌ می‌کنند.

هم‌اتاقی من –حفظه‌الله- که داستانِ سیستان را می‌خواند، هر از گاهی می‌خندید. خنده‌هایی که از او بعید به نظر می‌رسید.

برایم جالب شده بود که بدانم رضا امیرخانیِ منِ‌او این مرتبه چه گلی کاشته‌است.

فرصت خواندن این کتاب نشده‌بود تا همین چند روز پیش که جایی بودیم و همین یک کتاب هم همراهم بود.برای همین یک روزه سروته‌اش هم‌آمد.

عکس جلد کتاب داستان سیستان

بسیار خواندنی است.ماجرا‌ی سفر سال 81 رهبری به کرمان،مدتی قبل از حمله آمریکا به عراق!

 در جایی از این کتاب می‌خوانیم:

بقیه در ادامه‌مطلب

متن زیر از درباره‌ی ما ی خود وبلاگ چند پیکسل کتاب نقل‌شده‌است.

یکی از بهترین کارهایی که می تواند اشتیاق مخاطب را نسبت به خواندن کتابی بالا ببرد، این است که ما بخش زیبایی از کتاب را در حضور او بخوانیم یا نشانش دهیم. این بخش های زیبا که آن ها را اغلب علامت گذاری (bookmark) هم می کنیم، گاهی به عنوان بریده یک کتاب، تایپ می شود و در فضای مجازی رد و بدل می گردد. بعضی ها که حوصله و ذوق بیشتری دارند، آن نوشته را در کادر ساده و شکیلی قرار می دهند که جذابیت بیشتری پیدا کند. یک روش دیگر که خیلی کمتر اتفاق می افتد یا صرفا در اسناد تاریخی دیده می شود، این است که از همان صفحه کتاب عکس گرفته شود که کار را زنده تر نشان می دهد.