دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

بیوتنِ قطع الوتین

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۲۱ ب.ظ
بیوتنِ قطع الوتین

بی‌وتنِ رضای امیرخانی، کتابی بود که خیلی خوب منِ خواننده را گرفت. ارمیا شخصی است که از میدان رزم جنگ می‌رسد به میدان‌های نیویورک، آسمان‌خراش‌های سربه‌آسمان نهاده و دیسکو ریسکو! نفهمیدم ارمیا را عشق آن دختر آرشیتکت کشید به قلب آمریکا یا دست روزگاری که برایش قطع الوتین را رقم‌زده بود.

هرچه بود بعد از خواندن‌ کتاب‌های یکی از یکی مزخرف‌تر مثلاً علمی به زبان‌اصلی یا ترجمه‌ شده‌های بیخود؛ خواندن کتابی ایرانی از نویسنده‌ای ایرانی که با لب‌های ذهن آدم بازی می‌کند، آن‌هم در ایامی که نه دغدغه کار بود و نه دغدغه درس، خیلی چسبید. ارمیا احتمالاً جزء کتاب‌هایی باشد که بیش از یک‌بار بخوانمشان و بیش از یک‌بار ازشان لذت ببرم. شکی نیست رضا امیرخانی شخصیتی باهوش با ذهنی قوی و نظام‌مند است. بیوتن تشویقم کرد آن کتاب‌هایی از آقا رضای امیرخانی را که نخوانده‌ام، بخوانم؛ با لذت و حوصله هم بخوانم.

ترجیح می‌دهم فعلاً بیشتر حرف نزنم و فقط 6 بخش از کتاب را برای شما نقل کنم:

برای من نام کتاب ارمیاست، همانی که امیرخانی بهش گفت بیوتن؛ اگر دیدید گفتم کتاب ارمیا، یعنی همین‌!!

لینک‌هایی مربوط به کتاب بعد از عکس‌ها درج کردم. ادامه مطلب را ببینید.

بی‌وتن یک

بیوتن دو

بیوتن سه

بیوتن چهار

بیوتن پنج

بیوتن شش

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۲۱ ب.ظ
  • محمدحسین خانی

برای این مطلب نظر یا یادداشتی بگذارید  (۶)

  • مــــــــ. یــ.مــ
  • کلا قلم امیرخانی خوبه:)
    در اولین فرصت میخونمش
    پاسخ:
    بخوانیدش و یک نفر دیگر را هم مشتاق کنید که بخواند!
    حلقه‌ی یک طرفه‌ی چرخه نباشید!
    ارمیا وقتی ارمیای سابق بود که دنیایش سنگرش بود و خاکریزش ارمیا در مسیر زمان تکامل یافت و ارمایی شد که با شورت یا همان شلوارک یا هرچی نمازش را مخواند. که ان را هم تجربه کرده باشد.
    ارمیای خاکریز را توی همان بهشت زهرا و بعد از تماشای تغییر تحولات آقای گاورنمنت جا گذاشت و رفت به دیار یار....

    پاسخ:
    مطمئنید جاگذاشت؟
    پس آن نوری که سوزی دید چه بود؟
  • طاها میرویسی
  • چه جالب
    پاسخ:
    برای شما کدام بخش داستان جالب است؟
    اتفاقا منم یه چیزایی در مورد بیوتن نوشتم چون کتابی بود که واقعا ذهنمو درگیر کرد یه وقتی....
    اگه فرصت کردید تو بخش فرهنگی وبلاگم هست.عنوانشم اینه:"شعاری شد؟!"
    خوشحال می شم نظرتونو بدونم در موردش.
    پاسخ:
    سلام
    دیدم و برایتان نوشتم که:

    سلام
    1- در فهم و نبوغ رضای امیرخانی، حداقل نسبت به آنچه از آثارش می‌فهمم، شک ندارم.
    2- ارمیا را نخوانده‌ام هنوز. اما کتاب «بیوتن» برای من «ارمیا»ست اسمش!
    3- گفته‌اید که: «ارمیایی که از فضای اجتماعی و سیاسی ایران فرار کرده به آمریکا.» مطمئنید این طور بوده؟ احیانا عاشق نبوده؟ یا دنبال اطمینان قلب مثلن؟!!
    4- دوست نادیده‌ی بزرگواری در نظری برای بنده مرقوم فرمودند که: « ارمیا وقتی ارمیای سابق بود که دنیایش سنگرش بود و خاکریزش ارمیا در مسیر زمان تکامل یافت و ارمایی شد که با شورت یا همان شلوارک یا هرچی نمازش را مخواند. که ان را هم تجربه کرده باشد. ارمیای خاکریز را توی همان بهشت زهرا و بعد از تماشای تغییر تحولات آقای گاورنمنت جا گذاشت و رفت به دیار یار....»؛ که اتفاقا این دوست بزرگوار اساسا خودشان هم بی‌وتن هستند: http://bivatan-e.blog.ir/
    اما شما نوشته‌اید: «می رود دیسکو به بهانه ای ؛ قطعن نه برای کیف و لذت و رقص و...برای این که اگر آن شب همراه جانی و میان دار نمی رفت دیسکو شعاری می شد.».
    بالاخره چطور می‌شود؟

    5- ارمیا آخرش چه شد که شما را ناراحت کرد؟ مرد؟ شهید شد؟ رفت زندان؟
    بعد مگر دلیل آن کارهای ارمیا، خودکشی سوزی بود؟ یا میل ارمیا به دچار شدن به آن وضع بین مشتی وحشی؟

    0- کور شدم تا نوشته‌تان را خواندم. چرا italic آخه؟!؟!؟
    -1 - یعنی سینمای ایران یک نفر ندارد که از بیوتن فیلم بسازد؟
    کتاب جالبی ست، فعلا اواسط فصل ژنتیک ش هستم. خیلی خوب تقابل ارمیای سنگر و ارمیای فیفث اونیو را نشان می دهد. تمامش که کردم، نظرم درباره اش را می نویسم حتماً.
    پاسخ:
    سلام
    موقع خواندن حتما بنویسید، هر لحظه هرچه به ذهنتان خورد بنویسید، والا آخر کتاب حرص میخورید که ای کاش می‌نوشتید!

    نوشتید، ختما خبرم کنید که بخوانم.
  • مرضیه علیزاده
  • از کتابهای آقای امیرخانی "منِ او" رو خیلی دوست دارم.
    البته بیوتن رو بخاطر تبلیغ منفی یکی از دوستان نخوندم.
    الآن دوباره راغب شدم!
    پاسخ:
    سلام
    حتما بخونید؛ زودتر...

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">