دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

غواصان خاک...

آقا؛

من یک سوال دارم...

مگر شما چه کردید؟ چه بر سرشان آوردید که از شدت حقارت و عجز، شما را با دستان بسته زنده به گور کردند؟

حالا ما را چه شده که از ترس یک استکان آب، هست و نیستمان را داریم به باد فنا می‌دهیم؟

آقا؛

آن موقع که به جای هوای تازه، خاک داغ در ریه‌های شما می‌شد، به چه فکر می‌کردید؟

آن موقع که صدای شکستن قفسه‌ی سینه‌تان را می‌شنیدید، هیچ فکر می‌کردید روزی صدای شکستن سینه‌ی غیرت این مرز و بوم و آیین را بشنوید؟

آقا؛ ما دست‌های بسته‌ی یک‌یک شما را با همه‌ی آن لخبندها و آغوش‌های گرم عوض نمی‌کنیم...

خاک بر سر ما که چند سال بعد از شما، آب خوردنمان را بند به دست کسی کردیم که نه فقط آب را بر شما بست، بلکه خاک را به جای آب به شما نوشاند!

آقا؛ برای ما دعا کنید، دعا کنید آدم شویم و این ماجرایی که روز به روز بر خواری و خفتش افزوده می‌شود، تمام شود...

عزاداری کردن برای شهیدی که همه‌ چیز را در راه اسلام داده، یک مسئله سیاسی است؛ یک مسئله‌ای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.

امام خمینی(ره)، ۱۴ آبان ۱۳۵۹

حرم امام عزیز

تصاویری که این روزها از مراحل نهایی ساخت‌وساز داخلی حرم مطهر امام خمینی(ره) منتشر شد، واکنش‌های گوناگونی را برانگیخت. از انتقادات برخی که ظاهرا معتقدند وضعیت مرقد مطهر امام راحل(ره) باید مثل وضعیت ائمه‌ی مظلوم(علیهم السلام) در بقیع باشد تا برخی که می‌گویند این بنا باید قرن‌ها بماند و پذیرای عاشقان امام باشد و این وضعیت ناشی از این دیدگاه مذکور است.

با تحلیل‌های نشانه‌شناسی و زیبایی‌شناسی حرم هم کاری نداریم، حالا نشانه‌ی هرچه که هست و هرچه را که متبادر می‌کند، می‌کند دیگر؛ می‌خواهید چه کنید؟ خراب کنید؟!!؟

با محل تأمین هزینه‌های ساخت‌وساز هم کاری نداریم.

با این‌که مرقد امام عزیز مستضعفین جهان در طول زمان در حال تبدیل به آرامگاه خانوادگی فرزندان و وابستگان امام عزیز(ره) هم هست، کاری نداریم.

سوال این است:

مگر این طرح بعد از رحلت جانسوز امام(ره) آغاز نشده بود؟ مگر این طرح بررسی نشده بود؟ مگر این بنای به این عظمت و به این وسعت، یک‌باره سربرآورد؟ مگر در زمان ساخت‌وساز، آقایان موافق و مخالف خبرنداشتند؟ چه آنان که در مملکت مسئولیتی دارند و چه آنانی که وضعیتشان در بهترین حال در هر زمینه‌ای از یک منتقد دلسوز فراتر نمی‌رود...

آقایان کجا بوده‌اند که حالا شده‌اند نوش داروی بعد از مرگ سهراب؟! یکی بگوید حسود و دیگری بگوید امامِ ما و امامِ شما یا در کمال وقاحت بگویند خمینی پالاس...

یا آنانی که گفتند آقا در سخنرانیشان فلان می‌گویند و بلان می‌کنند... یا آنانی که التماس کردند که آقا, نرو و آن‌جا سخنرانی نکن. نگران شدند که نکند آقای ما و بزرگ ما نفهمد...

 

 پ.ن: گذشت! ولی بازهم از من و شما بخاری بلند نشد. وصی خلف خمینی(ره) ماند و نفهمی امثال ما. او ماند و امام زمانش(ع)

پ.ن: کجایید حاج آقا؟ یا ابانا استغفر لنا...

کسی در خلاف جهت حرکت شما در حرکت است و پیشانی‌اش هم خونی؛ شما وضعیتش را به او گوشزد می‌کنید یا با نگاهی جهت‌دار می‌گذرید؟

(وضعیت امروز من، برایم حرف‌ها داشت!!)