دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

حکمرانی بر داده‌ها، یا حکمرانی بر انسان‌ها؟

امروز اتفاقی ویدیوهای سه‌گانه‌ای از Jaron Lanier در نیویورک تایمز دیدم. ایشون که از بزرگان علوم کامپیوتر، آینده‌نگاری و علوم داده هستند، در این سه ویدیو نکات جالبی را مطرح می‌کنند، مثلا: 

  • آیا حواسمان هست که ما شهروندان به رایگان داده‌هایمان را در اختیار غول‌های دنیای تکنولوژی قرار می‌دهیم؟ در حالی که نمی‌دانیم و نمی‌توانیم بدانیم از داده‌های ما چه استفاده‌ای می‌شود. 

  • داده‌های ما آینده اقتصادی جهان و خودمان را شکل می‌دهد؛ پس چرا نباید بتوانیم نسبت به استفاده از این داده‌ها تصمیم بگیریم؟

  • جمله‌ای البته شعاری و دور از دسترس که: everything should own by the people and share by the people

اینترنت اشیاء،‌ داده و حکمرانی

گوگل، حالم چطوره؟

«صبح از خواب بیدار می‌شوید و از گوگل می‌پرسید:‌

  • حالم‌ چطوره؟

  • پاسخ می‌شنوید که: انگار سرماخوردی!

  • واقعا؟ کِی؟ از کی گرفتم؟

  • واقعا! شب تولد محمد، ویروس از حسین که سرماخورده بود، به تو هم منتقل شده.»

این گفتگوی احتمالی ما با گوگل طی یک دهه آینده است. گفتگویی مبتنی بر حجم عظیم داده‌ی تولید شده از سنسورهای جورواجور که زندگی ما را احاطه خواهند کرد. 

صفر: 

روز وبلاگ‌نویسی فارسی دیروز بود البته، ولی چه عیب! بهونه بود برای نوشتن. 

اول: 

یک سال اخیر اینقدر درگیر روزمره‌های کاری و خانوادگی شده‌ام که کمتر وقتی برای نشخوارهای خودم دارم. البته که همیشه ریشه‌ی همه‌ی وقت نداشتن‌ها، اولویت نداشتن است؛ و الا آدمی اگر بخواهد کاری کند،‌ می‌کند. 

همین ننوشتن‌ها موجب شده مغزم کپک بزند. وقتی می‌خوانی، ذهن شروع می‌کند به هضم و نوشتن در بدترین حالت مثل دستشویی است، سره را از ناسره جدا می‌کند. در حالت معمول هم موجب نظم فکر و ذهن و اندیشه و تبادل نظر است.

دوم:

از اختلاط شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ و ویرگول و سایت شخصی و … خُل شده‌ام.

 مشغولم به نشخوارِ مرحومِ مغفور 97 و قابلگی 98؛

مرحوم 97 سریع‌ترین سالِ 25 سال گذشته بود؛ سالی که با «او» رفتیم زیریک سقف، به برکتش وضعیت ته‌مانده‌ی جیبم متفاوت‌ شد، حواسم به خوشی‌های دنیا جمع شد، از آن زندگیِّ رُباتی لعنتی خلاص شدم،  اتفاقاتی بس هیجان‌انگیز در فضای کاری افتاد، بیش از پیش از مذخرفِ دانشگاه فاصله گرفتم و ...

حکما بناست 98 رکورد سرعت 97 را بزند، سالی که باید تکلیف آویزان شدن «دکتر» پشتِ قباله‌ام را روشن کنم، فکری به حالِ محل زیست در جهنمِ تهران کنم، حالِ ایران را بهتر کنم، و ... و ... و ..

 

خلاصه که وضعیتی است، دعا کنید 98 از آن حرام‌زاده‌های عوضی نباشد...

حکمرانی داده و انبوه سوالات بی‌پاسخ
استفان ورهالست (Stefaan G. Verhulst) ناخدای پژوهشی یکی از معتبرترین موسسات مطالعات حکمرانی ( http://thegovlab.org ) است. 
وی در مطلبی، ضمن مرور اهمیت حکمرانی داده تلاش کرده طی ارائه مدلی اولیه از حکمرانی داده، سوالاتی را در چند سطح مطرح کند؛ سوالاتی که به نظر می‌رسد مقدمه‌ی یکی دیگر از پژوهش‌های گسترده و مفید اوست. استفان معتقد است وقایع جدید سیاسی و اجتماعی، از جمله افزایش نگرانی‌ها نسبت به حریم خصوصی و مالکیت داده، نشت داده‌ در عرصه‌های مختلف‌، تصویب GDPR در اروپا و … باعث شده مسئله‌ی حکمرانی بیش از پیش پیچیده گردد.
او در تعریف حکمرانی داده (باز) گفته:  open data governance was defined as the interplay of rules, standards, tools, principles, processes and decisions that influence what government data is opened up, how and by whom. و مدل اولیه‌ای مطابق تصویر پایین ترسیم کرده است:
آیا بهبود رتبه در شاخص‌های بین‌المللی الزاما حکایت از بهتر شدن وضعیت کشور دارد؟

دکتر حمیدرضا ربیعی رئیس پژوهشکده فناوری اطلاعات دانشگاه شریف امروز در سمینار بستر ملی داده‌های باز گفته‌اند که: «جایگاه ایران در شاخص‌های جهانی در ارتباط با داده‌های بازی (Open Data) که دولت‌ها در اختیار جامعه و مردم قرار می‌دهند در بازه زمانی 2015 تا 2017، به میزان 50 رتبه ارتقا یافته است.» ( http://www.irna.ir/fa/News/83216294 ) {تصویر مطلب}

گزاره‌ی ایشان چنین تبادر می‌کند که «دولت داده‌های بیشتری در اختیار مردم گذاشته و وضعیت کشور بهتر شده است». در ادامه خواهیم دید آیا بهبود وضعیت کشور در یک شاخص بین‌المللی الزاما به معنی فعالیت بهتر دولت است؟ دقت داریم که در صدد صحت‌سنجی «بهتر شدن وضعیت ایران در داده باز» نیستیم، صرفا می‌خواهیم به سوالی مشخص پاسخ دهیم.